دفترعشق که بسته شد
دیدم منم تموم شدم
خونم حلال ولی بدون
به پای توحروم شدم
اونیکه عاشق شده بود
بدجوری توکارتوموند
« برای فاتحه بهت حالابایدفاتحه خوند »
تموم وسعت دلو، به نام توسندزدم
غرورلعنتی میگفت، بازی عشقوبلدم
ازتوگله نمیکنم ازدست قلبم شاکیم
چرا گذشتم ازخودم ، چراغ ره تاریکیم
دوست ندارم چشمای من فردابه آفتاب وابشه
چه خوب میشه تصمیم تو,آخرماجرابشه
دست ودلت نلرزه ، بزن تیرخلاص رو
ازاون که عاشقت بود بشنواین التماس رو
نويسنده:آرام |